English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
dosing U اندازه معین
doses U اندازه معین
dose U اندازه معین
dosed U اندازه معین
to set measures to anything U برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
line filter U صافی خط
water filter U صافی اب
sleekness U صافی
oaleaceous U صافی
defecator U صافی
scumble U صافی
filter bed U صافی اب
limpidity or limpidness U صافی
leach U صافی
filter U صافی
colander U صافی
colanders U صافی
strainer U صافی
strainers U صافی
filters U صافی
limpidity U صافی
planeness U صافی
pureness U صافی
absolute filter U صافی صد در صد
smoothness U صافی
filter press U صافی فشاری
filter capacitor U خازن صافی
filtrable U صافی کردنی
filtration U از صافی گذراندن
filters U فیلتر صافی
filrate U از صافی گذشتن
filterable U صافی کردنی
filrate U از صافی گذراندن
filter add U کمک صافی
filter bed U صافی شنی
light filter U صافی نور
filter characteristic U مشخصه صافی
filter chock U چوک صافی
gas mask canister U صافی گاز
glassiness U صافی زلالی
gravel filter U صافی شنی
interference eliminator U صافی تداخل
interference filter U صافی تداخل
interference filter U صافی پارازیت
leach U صافی کردن
leach U از صافی گذراندن
gloss U صافی براقی
filter U صافی پالایه
fuel filter U صافی بنزین
fuel filter U صافی سوخت
frequency filter U صافی فرکانس
filter circuit U مدار صافی
filter condenser U خازن صافی
filter crystal U کریستال صافی
filter curve U منحنی صافی
filter disc U قرص صافی
filter disk U قرص صافی
filter flask U بالن صافی
filter layer U لایه صافی
filters U صافی پالایه
fineness U موشکافی صافی
filter U فیلتر صافی
band screen U صافی مخازن
accelofilter U صافی سریع
purity U صافی پاکدامنی
acoustic filter U صافی صوتی
porous filter U صافی متخلخل
polarizing filter U صافی قطبی
noise filter U صافی همهمه
nominal filter U صافی میکرونی
serenity U بی سر وصدایی صافی
oil filter U صافی روغن
crystal filter U صافی بلورین
petrol filter U صافی بنزین
filtering U از صافی گذراندن
killer stage U صافی رنگ
color killer U صافی رنگ
break even U صافی درامدن
differentiating filter U صافی ممیز
line filter U صافی شبکه
line filter U صافی همهمه
filter packing U لایی صافی
scratch filter U صافی پیکاپ
filter paper U کاغذ صافی
filter network U شبکه ی صافی
electric filter U صافی الکتریکی
edge fillter U صافی چاکدار
absorbent filter U صافی جذب
suction filter U صافی مکنده
filter packing U پوشش صافی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
high pass filter U صافی بالا گذر
infltrate U از سوراخهای صافی گذراندن
filtrate U مایع زیر صافی
band stop U صافی میان نگذر
filter stick U لوله صافی دار
low pass filter U صافی پایین گذر
band pass U صافی میان گذر
strainer well U چاه صافی دار
serene U صافی صاف کردن
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
integrating filter U صافی جمع کننده
narrow band filter U صافی فلزات باریک
power line filter U صافی جریان برق
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
lawn U مرغزار باپارچه صافی کردن
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
lawns U مرغزار باپارچه صافی کردن
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
leach [liquid formed by leaching] U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leachate U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
given U معین
fixed U معین
definite U معین
regular U معین
regulars U معین
auxiliaries U معین
auxiliary U معین
specific U معین
specifics U معین
rubicon U حد معین
ledger U معین
punctual U معین
subsidiary U معین
subsidiaries U معین
settled U معین
indeterminate U نا معین
adjutant U معین
adjutants U معین
determinate U معین
adjutor U معین
accessorial U معین
allying U معین
ledgers U معین
ancillary U معین
certain U معین
accessory U معین
ally U معین
specified U معین
precise U معین
limiting U معین
regulars U معین مقرر
adverb U معین فعل
anyone U هرشخص معین
shall U فعل معین
determinate error U خطای معین
destined U مقصد معین
regular U معین مقرر
adverbs U معین فعل
rhomboidal U شبه معین
positive U یقین معین
do U فعل معین
definitive U معین کننده
insets U : معین کردن
inset U : معین کردن
part performance U عقد معین
adverb modifying a verb U معین فعل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com